نوشته شده توسط : حامد سیفی

ولی اله حامی کلوانق

بسیج یك حركت اجتماعی است كه در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود می آید. حتی در دوران صدر اسلام نیز به هنگام حمله كفار و منافقین علیه مسلمانان زمانی كه فرمان تشكیل نیروی مبارز علیه آنها داده می شود مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم می آمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج كنند.

امام خمینی (ره) در این رابطه چنین می فرمایند:

«قضیه بسیج، همان مساله ای است كه در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است ، باید هر جوانی یك نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر كسی در هر شغلی كه هست مهیا باشد برای جلوگیری از كفر و هجوم بیگانگان». (صحیفه نور، جلد ۵، ص ۱۲۳)

انقلاب اسلامی ایران نیز كه الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئه های گسترده و سازمان یافته دشمنان اسلام روبرو گردید. عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان، ایجاب می كرد كه برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع كند بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را درون اقشار میلیونی به طور خودجوش، حركتی در جهت حفظ و حراست دست آوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی كه نصیب امت اسلامی شده بود، بوجود آمد و بنابراین بسیج در دو مرحله شكل گرفت.

تشكیل بسیج پس از پیروزی انقلاب اسلامی

در این رابطه پیدایش بسیج در دو مرحله قابل توجه است:

1- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حركتی فرهنگی بودیم كه به واقع درجهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مان به شمار می آید و در این مسیر شاهد تشكیل ارگانها و هسته های انقلابی نظیر سپاه، كمیته های انقلاب و ... بودیم كه نقش مردم در این حركت و تلاش، چشمگیر و موثر بود به نظر می رسد بعد از رشد این نهادها مردم به این فكر می افتند كه بایستی جهت كسب آمادگی در مقابله با دشمنان انقلاب آموزشهای رزم نظامی را ببینند و طبیعتا حركتی به نام بسیج در پایگاه ها و مساجد بوجود می آید و آموزشهایی هم داده می شود.

2- مرحله دوم مصادف است با تصرف جاسوسخانه آمریكا كه با اشغال این لانه فساد توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شیطان بزرگ برای نجات خود از وضعیت موجود به توطئه هایی علیه جمهوری اسلامی دست زد‌، از جمله حمله نظامی به طبس، غافل از اینكه شن ها مامور الهی شده و این توطئه را خنثی كردند یا مثلا حصر اقتصادی كه این توطئه هم خود عاملی شد برای حركت هرچه بیشتر مردم در جهت خودكفایی جمهوری اسلامی ایران، ترور شخصیت های انقلابی، كودتا و حركتهای مذبوحانه گروهكهای چپ و راست، « الحمد الله الذی جعل اعداءنا من الحمقا»؛ خدا را شكر كه دشمنان ما را از احمق ها قرار داد و از حماقت آنها همین بس كه سنت «لا یتغیر الهی اینست كه صالحان و شایستگان وارثین اصلی زمین هستند» ولی آنها غافلانه هر لحظه در پی تدارك حیله جدیدی بوده و هستند و امام (ره) همیشه با دیدی وسیع و پیامبرگونه بخوبی دریافته بودند كه شیطان بزرگ بیكار نمی نشیند لذا در 5 آذرماه 1358 فرمان تشكیل ارتش 20 میلیونی را صادر فرمودند. در این فرمان حركتهایی را كه به نام بسیج در جامعه مطرح بود تسریع نموده و انسجام بخشیدند و از آن تاریخ بود كه مسوولین به این فكر افتادند كه سازمانی به نیروهای موجود در جامعه بدهند. در پی این فرمان امام امت، زن و مرد، پیر و جوان از نوجوان 12 ساله تا پیر 70 ساله عاشقانه فرمان رهبرشان را لبیك گفتند.

باشد.

اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج

دفاع از مقدسات و ایدئولوژی اسلام ایجاب می كند كه در مقابل خطراتی كه آن را تهدید می كند به گونه ای منطقی و شیوه ای صحیح با آن خطر برخورد كرد . امام خمینی (ره) در مورد اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج فرمودند : « دفاع از اسلام و كشورهای اسلامی امری است كه در مواقع خطر ، تكلیف شرعی و الهی و ملی است و برتمام قشرها و گروهها واجب است». (صحیفه امام، جلد ۵، ص ۱۲۲)

همچنین اصل پیشگیری ایجاب می كند كه امت اسلامی برای مقابله با هر گونه خطر احتمالی از سوی دشمنان اسلام در آماده باش كامل بسر برده و آمادگی دفاعی برای هرگونه خطری كه اسلام را به مخاطره افكند را داشته باشند . فرمان صریح قرآن كریم در آیه شریفه « واعدوا لهم ما استطعتم من قوه » كه برای ترسانیدن دشمنان خدا و اسلام و امت اسلامی آمده است دال بر صحت این ادعا می باشد . از اینروست كه می بینیم در سفارشات اولیای اسلام نیز بر آماده بودن برای خطرات احتمالی بسیار تاكید شده است و از مسلمانان خواسته اند كه درهنگام خواب وصیت نامه و شمشیر را در زیر سر قرار بدهند و این نیست جز فرمان آماده باش برای لقاء الله و همچنین برای دفاع از دین خدا ، لذا سلاله نبوت ، رهبر راحل انقلاب اسلامی در این مورد خطاب به امت اسلامی فرموده اند : « مملكت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد یكی از ابواب فقه باب رمی است . باب تیراندازی است ، آنوقت تیراندازی بوده حالا هم تیراندازی هست به یك طور دیگری » در اسلام با اینكه رهان ، یعنی یك چیزی را بگذارند برای چیزی كه نظیر قمار بازی می شود حرام است برای تیراندازی حرام نیست ، برای اسب دوانی حرام نیست .

سبق و رمایه یكی از مسائل فقه است برای اینكه همه افراد مستحب است كه سواری یاد بگیرند . حالا اتومبیل سواری و رانندگی را یاد بگیرند . و برای همه است كه تیراندازی را یاد بگیرند ، فنون جنگی را یاد بگیرند . باید ملت ما جوانهایشان مجهز باشند به همین جهاز و علاوه بر جهاز دینی و ایمانی كه دارند مجهز به جهازهای مادی و اسلامی هم باشند و یاد گرفته باشند . اینطور نباشد كه یك تفنگی كه دستشان آمد ندانند كه با آن چه كنند . باید یاد بگیرند و یاد بدهند . جوانها را یادشان بدهید همه جا . حضرت امام اضافه می كنند كه باید اینطور شود كه یك مملكتی بعد از چند سالی كه 20 میلیون جوان دارد 20میلیون تفنگدار داشته باشد و 20میلیون ارتشی داشته باشد».(صحیفه نور، جلد ۱۰، ص ۲۳۰)

مأموریت های بسیج

مهم ترین مأموریت های بسیج را د رحال حاضر می توان بدین شرح خلاصه كرد:

- مقابله با استكبار:

در رأس مأموریت های بسیج و ستیز با جهانخواران و به ویژه دشمن اصلی این انقلاب، امریكاست.

در یكی از پیام های امام(ره) به مناسب هفته بسیج در تاریخ 2 آذر 1367 می خوانیم:

«من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض می كنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگ ترین ساده اندیشی این است كه تصور كنیم جهانخواران خصوصاً امریكا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه ای نباید از كید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریكا كینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می زند.

در ادامه برای مقابله با آنان می فرماید: خلاصه كلام اگر بر كشوری نوای دلنشین تفكر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند». بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به كار خود ادامه دهد...(صحیفه امام جلد 21، ص 54، 2/9/67.)

- قیام در مقابل انحرافات:

«اكنون كه به حمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایت كاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است، در همه اعصار كه نگذارند عناصر فاسد دارای مكتب های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانش سراها و دانشگاه ها و سایر مراكز تعلیم و تربیت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشكل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشگاه ها و دبیرستان ها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد».(صحیفه نور –جلد 21، ص 192)

- تحمل صبر و مبارزه علمی و عملی

«من در اینجا به جوانان عزیز كشورمان به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گل های معطر و نو شكفته جهان اسلام سفارش می كنم كه قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده كنید...

مبارزه علمی برای جوانان زنده كردن روح جستجو و كشف واقعیت ها و حقیقت هاست، و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنه های زندگی و جهاد شهادت شكل گرفته است».

 

- تعلیم و تربیت جوانان در جهت پاسداری از اصول و اهداف انقلاب و نظام

«... بسیجیان در تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان مساعی جمیله خود را روز افزون كنند».(صحیفه امام، جلد 15، ص 232)

مسؤولیت های بسیج

با توجه به جایگاه بسیار حساس بسیج در نشان دادن چهره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد جاذبه در درون جامعه برای مشاركت و جذب هر چه بیشتر جوانان و نوجوانان به سمت الگوهای سازنده مبتنی بر هویت ملی –مذهبی از دیدگاه مقام معظم رهبری، بسیج و بسیجی مسؤولیتی سنگین را به عهده داشت و توانست یك ارتش معنوی مردمی را پایه ریزی كند.

به طوری كه امام خمینی(ره) در مورد بسیجیان قهرمان فرمودند: «شما آیینه مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ، در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این كشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانی بوده اید كه امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیده اند.

من به طور جد و اكید می گویم كه انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه بحث از بزرگ ترین سنگرهای دفاع از ارزش های الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یكایك شما نیازمند است چه صلح باشد و چه جنگ».(صحیفه نور ، جلد 21، ص 18و19)

در طول 8 سال دفاع مقدس، بسیج آن چنان ظاهر شد كه دشمنان اعتراف كردند كه قدرتی كه در بسیج نهفته، توان مقابله با یكایك ارتش های كلاسیك جهانی را دارد. دشمن كه سودای فتح سه روزه را در سر می پروراند، در همان روزهای نخستین با مردمی مواجه گشت كه با دست خالی اما با سلاح ایمان و اعتقاد به ارزش های الهی و انسانی به دفاع از كیان مقدس نظام اسلامی برخاسته بودند و از ایثار جان خویش دریغ نمی كردند.

جوانان سلحشوری كه به فرمان امام(ره) در پایگاه های مقاومت تحت عنوان بسیجی گرد آمده بودند و با كوچك ترین اشاره ایشان به جبهه های نبرد هجوم می بردند و تا آخرین قطره خون خویش ایستادگی و مقاومت می كردند وظیفه بسیج فقط به جنگ و مساله نظامی محدود نمی شود و امنیت داخلی كشور در سخت ترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین و دیگر گروه های ضد انقلاب كه با كمك كشورهای خارجی ذی نفع در ایران درصدد آشوب و تنش و تجزیه و جدایی قسمت هایی از خاك كشور بودند، به مدد نیروی بسیج و پایگاه های مقاومت حفظ شد.

در حوادث طبیعی و بلایا، همچون زلزله، سیل و طرح واكسیناسیون فلج اطفال حضور بسیجیان گره گشای مشكلات و مایه دلگرمی مردم و مسؤولان بوده است. كما این كه در حادثه اسفبار زلزله رودبار در سال 1369 سرعت عمل و ایثار نیروهای مردمی در عملیات نجات به حدی بود كه خارجیان حاضر در منطقه با اظهار تعجب از حضور گسترده بسیجیان اقرار كردند كه به حضور آنان احتیاج نیست.

در زلزله اسفبار استان قزوین، در همان ساعات اولیه، مردان بسیجی در منطقه زلزله زده در كنار نیروهای امداد هلال احمر و ... و زنان بسیجی در شهرها با تشكیل صف های بسیار طویل اهدای خون و اهدای كمك های نقدی و جنسی جهانیان را به تحسین واداشت. امام خمینی(ره) در مورخ 2/9/67 در هفته بسیج درباره خطر غفلت از بسیجیان و روحیه بسیجی گری به مسؤولان پیامی را صادر می فرمایند.

ایشان فرمودند: «من دست یكایك شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم كه اگر مسؤولان نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأكید می كنم كه غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی (بسیج) سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشكر می كنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود».(صحیفه امام، ج 21، ص 196)

اما قبل از اینکه وارد بحث چرایی و چگونگی مقابله بسیج با توطئه های دشمنان در قالب جنگ نرم شویم، لازم است بدانیم جنگ نرم به چه معنا و مفهومی است؟

به یک معنا جنگ نرم مجموعه اقداماتی است که باعث دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می گردد. به عبارتی دیگر "جنگ نرم نوعی سلطه در ابعاد سه گانه؛ حکومت، اقتصاد و فرهنگ است و از طریق استحاله الگوهای رفتاری در این حوزه ها ایجاد شده و نمادها و الگوهای نظام سلطه جایگزین آنها می گردد». (علی قاسمی، «الگوهای نوین جنگ»، گاهنامه صداقت، شماره ۵، سال اول، پاییز ۱۳۸۸، ص ۲۴)

با این نگرش، تمامی تحولاتی که اهداف و ارزش های حیاتی یک نظام سیاسی را به خطر اندازد و یا باعث ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی و دینی یک کشور شود را جنگ نرم می نامند.

در جنگ نرم، بدون منازعه و لشکرکشی فیزیکی ، کشور مهاجم اراده ی خود را بر یک ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون با روش های نرم افزاری اجرا می کند. تغییرات حاصل از جنگ نرم، درونی، آرام، ذهنی و تدریجی است، این تهدید همراه با آرامش و خالی از روش های فیزیکی و با استفاده از ابزارهای تبلیغات رسانه ها، احزاب و تشکل ها ی صنعتی و قشری به شیوه القاء و اقناع انجام می پذیرد. (علی قاسمی، همان، ص ۲۶)

 

در ادبیات نوین استراتژیست ها، معانی ذیل از جنگ نرم ارائه شده است:

۱- واژه جنگ نرم (Soft War) در برابر جنگ سخت (Hard War) كاربرد دارد البته گاهي به جاي جنگ از واژه هاي تهديد يا قدرت استفاده مي شود ولي در نهايت معمولا به يك مفهوم ختم مي شود. نظريه جنگ نرم طي دهه هاي اخير وارد ادبيات سياسي شده است. دراين باره منسجم ترين كتابي كه با عنوان Soft Power- قدرت نرم- انتشار يافته به جوزف ناي تعلق دارد. وي معتقد است مبناي قدرت سخت يا جنگ سخت بر «اجبار» و مبناي قدرت نرم بر «اقناع» است او برخلاف بعضي از صاحب نظران، اقتصاد و ديپلماسي را در زيرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام برده است. البته اگر مبناي قدرت سخت بر اجبار و مبناي قدرت نرم بر اقناع باشد مي توان به اين تفكيك جوزف ناي خورده گرفت چرا كه رسانه، اقتصاد و ديپلماسي مي توانند در ذيل هر دو عنوان سخت يا نرم قرار گيرند. نرم يا سخت بودن آن بستگي به اين دارد كه در نهايت براي وادار كردن طرف مقابل به انجام كاري يا بازداشتن او از كاري استفاده مي شود يا از اين ها بعنوان يك اقدام تشويقي و اقناعي استفاده مي شود اما به هر حال در اينكه امروز استفاده از قدرت نرم براي تامين منافع ملي و تماميت ارضي و حفظ كشور يك ضرورت است و مراقبت از كشور در برابر تهديد نرم حياتي است، اختلافي وجود ندارد. (رسول زاده حسنعلی، «نقدی بر ادبیات جنگ نرم»، ماهنامه آئینه پژوهش، سال بیستم، شماره دوم، خرداد ۱۳۸۸، صص ۳۴-۳۰)

2- حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری كشور نشان داد كه استفاده از قدرت نرم عليه تماميت ارضي، استقلال و هويت ملي كشور تنها در شرايط ضعف و شكست نظام اتفاق نمي افتد بلكه در «پيروزي هاي خيره كننده» هم از اين ابزار براي تضعيف موقعيت داخلي و بين المللي انقلاب و نظام استفاده مي شود از اين رو رهبرمعظم انقلاب اسلامي براي خنثي كردن اين مرحله حساس از تهديدهاي دشمن، بسیجیان، دانشجويان، اساتيد دانشگاهها و هنرمندان را به ميدان فراخوانده اند.

اين فراخوان از يك سو پايان نيافتن توطئه نرم عليه انقلاب را تداعي مي كند و از سوي ديگر نشان مي دهد كه اگر چه تهديد نرم علاوه بر «موجوديت»، «امنيت» و «اصالت» نظام را هدف قرار داده است ولي رزمندگان سنگر انقلاب در اين ميدان اولا و بالذات نيروهاي امنيتي نيستند هرچند نيروهاي امنيتي نيز در اين ميدان وظيفه حساسي را به دوش دارند.

3- در جنگ نرم، دشمن از ادبيات سياه (تاريك نشان دادن آينده) بهره مي گيرد و با سوار شدن بر مركب ترديد (در اصول، مباني و دستاوردها) تلاش مي كند تا نظام و حافظان آن را مرعوب نمايد و با فرسايشي كردن فضاي سياسي، نيروهاي اصلي نگهدارنده را خسته نمايد بر اين اساس طي ماههای بعد از انتخابات، شاهد حداكثر سياه نمايي روي موفقيت هاي بزرگ نظام (شامل موفقيت در جلب بي نظير حضور مردم در صحنه انتخابات، موفقيت هاي بزرگ در سياست خارجي، موفقيت بزرگ در كم كردن فاصله طبقات اجتماعي، موفقيت بزرگ در پاكدستي مديران و فعاليت شبانه روزي آنان، به ثمر نشستن سياست هاي منطقه اي ايران، روزآمد كردن شعارهاي انقلاب و...) بوده ايم. در همان حال نيروهاي داخلي جنگ نرم با نيروها و قدرت هاي خارجي جنگ نرم چنان آميختند كه سوا كردن اين دو از يكديگر به غايت دشوار گرديد اين همه براي آن بود كه به شهروند ايراني كه براي انقلاب و نظام برآمده از آن بيش از 40 سال تلاش كرده است، بباورانند كه حرف هاي انقلاب از اساس نادرست است. ببينيد نخست وزير اوائل انقلاب و رئيس جمهور سابق و رئيس مجلس اسبق و... چه مي گويند و چگونه براي دست يافتن به قدرت، خود را به آب و آتش مي زنند پس اين دعواها همه ماهيت قدرت طلبي دارند! كنار بكشيد!، هرچه مي خواهد بشود، بشود!

رهبر معظم انقلاب اسلامي (دامت بركاته) براي خنثي شدن اين ترفند به اساتيد دانشگاهها فرمودند «لازم نيست شما از افراد نام ببريد ولي لازم است كه به دانشجويان اميد بدهيد تا دستاوردهاي بزرگ كشورشان را كوچك نبينند.» (بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی، ۴/۶/۱۳۸۸)

4- در جنگ نرم، دشمن با واقعيت كاري ندارد بلكه او واقعيت را براي مخاطب مي سازد. با وجود اينكه بعضي از كساني كه از آنان به «شهداي سبز» نام برده مي شد، زنده بودن خود را در تلويزيون اعلام كردند، اما هنوز بعنوان كشته ياد مي شوند! و جالب تر اينكه تلاش وسيعي صورت گرفت تا تعداد اين كشته ها به 72 تن برسد حتي اگر لازم شد نام دختري كه چندين بار از منزل متواري شده و در نهايت هفته ها بعد از حوادث انتخاباتي خود را از پل عابر پياده به زير افكنده و جان باخته است در ليست «شهدا» قرار دادند تا اين عدد مقدس تكميل شود. در اين صحنه اساساً واقعيت مهم نيست. مهم اين است كه در بازي تبليغات سياه، روي چه چيزي توافق و تأكيد شده است. البته براي مردم ايران واقعيت ها پوشيده نيستند و عدم واقعيت هاي خلاف­گوها هم سكه اي بود كه عمر آن به 10 روز نرسيد.

5- در اين جنگ نرم، محيط هاي جوان «ميدان مناسب» ارزيابي مي شود، در واقع استفاده از «احساسات» و «مظلوم گرايي» چاشني اقدامات خطرناك و هزينه بري بود كه فرماندهان آشوب خود از پذيرش آن اجتناب مي ورزند. در اين ميدان آن دسته از نيروهاي جوان كه به دليل برخورداري از «زيركي سياسي» و «فهم استوار»، دست فتنه گران را مي خوانند وظيفه اي خاص بر عهده دارند. كما اينكه نخبگان دوران ديده هم براي كنار زدن پرده هاي ترديد -كه گاهي پرده هاي ترديد، دلهاي پاك را هم مي لرزاند- بايد به ميدان آمده و حقايق را بيان نمايند. از اين رو رهبر معظم انقلاب روي رسالت بسیجیان و دانشجويان - با عنوان افسران جوان- و اساتيد دانشگاه - با عنوان فرماندهان خودي جبهه نرم- انگشت گذاشته و مسئوليت شان را يادآور شدند.

دلایل استفاده از جنگ نرم

انتشار مقاله مشهور جوزف نای نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» Soft power  در فصلنامه آمریکایی foreign policyدر سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.

در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» (Smart power) به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد. (Joseph S. Nye, Soft Power: the Means to Success in World Politics,New York: Public Affairs, p. 2004)

هم اکنون کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده اند که همان گونه که استعمار به شیوه های قدیم، دیگر جواب گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی توان موفقیت های موردنظر را کسب کرد. بنابراین سعی می کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه جنگ نرم، به اهداف خود برسند.

بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.

جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم، توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد.(حمید رضا محمد حسنی، «جنگ نرم: دیروز، امروز، فردا»، نگاه، شماره ۲۳، سال چهارم، بهمن ۱۳۸۸، ص ۱۲)

 

شیوه اعمال جنگ نرم

شیوه عمده این تأثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مؤلفه هایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج می کنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که می خواهند القائی درمورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج کرده و سعی می کنند دست کم نیمی از این مجموعه مؤلفه ها صادق باشد. آن گاه این اطلاعات صحیح را به عنوان پوشش و چتری به کار می گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل هایی و به عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند. بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد می کنند، آن ها را در پی بردن به انگیزه اصلی، دچار مشکل کنند. زیرا هنگامی که مخاطب می بیند چند مورد از این مؤلفه ها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می پذیرد. دشمنان از این طریق می توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل کنند. استفاده از قدرت نرم علیه تمامیت ارضی، استقلال و هویت ملی کشور تنها در شرایط ضعف و شکست نظام اتفاق نمی افتد بلکه در «پیروزی های خیره کننده» هم از این ابزار برای تضعیف موقعیت داخلی و بین المللی انقلاب و نظام استفاده می شود. شیوه های به کارگیری جنگ نرم طی مراحل مختلف و با ابزار متفاوتی انجام می گیرد. شاید اولین کاری که در جنگ نرم انجام می شود این است که شخص را نسبت به دیدگاه های خود دچار شک و تردید می کند. شک، فرد را دچار خلأ فکری و منطقی می کند و او آماده می شود تا چیزهای دیگری را در ذهن بپذیرد.

بنابراین ابتدا فرد باید نسبت به منابع فکری خود شک کند. در مرحله دوم، مخاطب باید منابعی که اطلاعات در آن ریخته می شود را بپذیرد. برای نمونه دشمن می گوید: رسانه های شما دروغ می گویند یا همه واقعیت را نمی گویند و براساس منافع خودشان این کار را می کنند... در نتیجه نسبت به صحت عمل رسانه های خودی شک پیدا می شود؛ ولی همچنان نیاز هست که منابع اطلاعاتی دیگری جایگزین آن شود. آن گاه سریعاً منابع رقیب از سوی دشمنان معرفی می شوند. تزریق اطلاعات این گونه صورت می پذیرد. یکی دیگر از روش های مهم در جنگ نرم، فریب است؛ یعنی مخاطب باید به این نتیجه برسد که باید این کار را انجام دهد و راهی جز این ندارد.

این زمانی است که گزینه های مقابل او آنقدر محدود شود که هرچه را در دایره گزینشش انتخاب کند، برای طرف مقابل، برد محسوب شود. ظاهراً تنوع هست ولی راه گریزی نیست.

مهم ترین و بالاترین سطح فریب این است که فرد را به خودفریبی بکشانند. گاهی فرد فریب می خورد اما می داند که فریب خورده و چاره ای ندارد. گاهی نیز فرد فریب می خورد اما هرچه تلاش می کنند او را از دایره و تور فریب بیرون بیاورند، امکان پذیر نیست؛ چراکه نمی خواهد باور کند که فریب خورده است.

شیوه دیگر اعمال جنگ نرم ایجاد ادبیات و روش های مطلوب برای جذب مخاطب میباشد. هر انسانی، ارزش ها و هنجارهایی در ذهن خود دارد. اگر مطالبی که دیگران می گویند تفاوت زیادی با این ارزش های ذهنی داشته باشد، آن را پس می زند. به عنوان مثال هیچ گاه فردی مذهبی پیامی کاملاً ضدمذهبی را نمی پذیرد و شدیداً با آن پیام مقابله می کند به همین دلیل دشمن تلاش می کند پیام مورد نظرش را باتوجه به ارزش ها و هنجارهای مخاطبان، طراحی کند و با ادبیات و شیوه هایی کاملاً معقول و پسندیده مخاطب را در ابتدا جذب کرده و سپس مفاهیم و ارزش های موردنظر خود را به صورت نامحسوس به او القاء نماید.

از این رو یکی از مسائل پراهمیت در جنگ نرم، طراحی ادبیات مناسب است. ادبیاتی که ظاهری ارزشمند داشته باشد. دشمنان، ادبیات و ارزش های ما را منفور و نامطلوب نشان می دهند؛- ذهن مردم هم طبیعتاً به چیزهای نازیبا گرایش ندارد- آن گاه یک ادبیات جایگزین مطرح می کنند و از این راه به مرور زمان بر تمایلات و رفتارهای ما تأثیر می گذارند. این گونه است که بعد از مدتی، فرد دچار عمیق ترین شکل فریب، یعنی خودفریبی می شود و هرگونه تلاش برای آزادسازی را تلاش برای نابودی می انگارد و در نتیجه مقابل آن می ایستد.

جنگ نرم در حوزه های متعددی قابلیت اجرا دارد که برای شناخت بهتر  به چند مورد اشاره می شود:

الف) ابعاد جنگ نرم در حوزه فرهنگی:

فرهنگ بیانگر شخصیت و هویت ملی کشور و دستاوردهای معرفتی و فنی انسان و همه ی جوامع انسانی در سطح کلی است . بنابراین جنگ نرم در بعد فرهنگی شامل تقابل با باورها یا مفروضات اساسی کشور ، تقابل با ارزش های اساسی کشور و تقابل با الگوهای رفتاری هر کشور و جامعه ای خواهد بود . در حقیقت در این بعد دشمنان در صدد تقابل با فرهنگ ملی هر کشور برآمده و با آن به جنگ می پردازند .

2- ابعاد جنگ نرم در حوزه سیاسی:

دولت ها به مثابه واحد سیاسی در نظام بین الملل برای بقاء سیاسی خود به دنبال افزایش مشروعیت سیاسی نخبگان و رهبران خود است تا با برخورداری از این افزایش مشروعیت توان اقناع سازی افکار عمومی را بیشتر کسب نماید .اما در صورت عدم توان اقناع سازی می تواند این عامل به بحران های پنج گانه تبدیل شود.                         

برانگیختن شکاف های قومی ، نژادی ، مذهبی و .... نبود عامل پیوند دهنده هویت های فروملی در سطح ملی هر کشور می تواند به بحران هویت منجر گردد . ایجاد شکاف بین مردم و رهبران و نبود حمایت به تصمیم رهبران و شکل گیری نافرمانی های مدنی در جامعه ، بحران مشروعیت به وجود خواهد آورد . این عدم حضور در صحنه های سیاسی کشور از مصادیق بحران مشارکت است و به دنبال آن بحران توزیع و در نهایت با ورود دشمنان در حوزه تأثیرگذاری بر مردم ، بحران نفوذ شکل می گیرد که جنگ نرم بر حوزه سیاست در پایان به نفوذ سیاسی بیگانگان منجر می گردد.

3- ابعاد جنگ نرم در حوزه اقتصادی:

در بعد اقتصادی مهم ترین و غایت جنگ فرهنگی است ، چرا که در بعد فرهنگی اگر دشمن به دنبال استحاله فرهنگی و تغییر باورهای بنیادین و ارزش های مسلط جامعه است و در بعد سیاسی اگر به دنبال ایجاد بحران های پنج گانه هویت ، مشروعیت ، نفوذ ، توزیع و مشارکت است هم برای این است که بتواند بر اقتصاد کشورهای مورد نظر تسلط یابد . چرا که غایت و هدف اقتصادی متکی بر بازار آزاد این است تا بتواند تسلط اقتصادی بیشتری را برای خود کسب و در نهایت به لذت و رفاه بیشتر مادی برسد . بنابراین بعد اقتصادی که دبا تغییر ذائقه ها و هدایت طرز تلقی ها و جهان بینی ها و نگرش ها و در نهایت تولید مدل رفتاری مشترک جهانی ، آمریکایی ها به دنبال آن هستند برای تسلط هرچه بیشتر اندیشه لیبرال دموکراسی که آن هم برای دریافت منافع اقتصادی و چپاول ثروت کشورهای ضعیف برنامه ریزی می گردد. (Joseph S. Nye, Ibid, P. 2000)

بسیج و جنگ نرم

اهمیت نقش آفرینی بسیج در طول تاریخ انقلاب اسلامی (چنانکه مفصلاً شرح داده شد) با وجود مكتبی بودن و مردمی بودن این نهاد خود جوش و فعالیت های بسیج در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و...قابل مشاهده است، امروز نیز می تواند نقش آفرین بوده و جایگاه مهم خود در حفظ نظام و پیشرفت عدالت را ادامه دهد.

عرصه های فعالیت بسیج در طول سی سال گذشته با حضور و مشاركت مردم در پیروزی انقلاب و حفظ آن بوده و وظیفه اصلی خود را  در دفاع از كشور در جبهه های جنگ و حضور گسترده بسیجیان در خط مقدم و دیگر حوزه های دفاع در پشت جبهه ها باعث شد كه بسیجیان را به عنوان نیروهای اصلی دوران دفاع مقدس بشناسند.

قدرت بسیج  برخاسته از ایمان و اعتقادات خالصانه بسیجیان و تبعیت از ولی فقیه باعث می شد كه فضای جبهه با مسائل عمیق عرفان اسلامی مانند توكل  به خدا و عشق به حیات اخروی و دوری از مادیات آمیخته باشد.

 حضور بسیجیان در مراسمات انقلاب اسلامی و زنده نگه داشتن آرمان های انقلاب و شهدا تبلیغ این آرمان ها در سطح جامعه و ادارات و بدنه دولت و مجلس،رسانه ها،صدا و سیما و تشكیل حلقه های فكری در كنار هیئت های مذهبی برای مقابله با افكار دگر اندیش محافل روشنفكری و ارتباط صمیمی و مبتنی بر همان رفتار برادرانه دفاع مقدس و...سبب می شد كه ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی حفظ شود و در شرایط سیاسی و اجتماعی جدید برای مقابله با تهاجم فرهنگی آمادگی لازم را داشته باشند بنابراین در این دوران بزرگترین دستاورد بسیج مقابله با تهاجم فرهنگی غرب بود.

از دیگر نقش آفرینی بسیج برجسته كردن ارزشهای مانند ولایت فقیه، توجه جدی به كسب تحصیلات عالی، حضور فعال بسیج در دانشگاهها با هدف زنده نگه داشتن ارزشهای انقلابی و مقابله با افكار  انحرافی گسترش یافته بین دانشجویان و فعالیت خدماتی بسیج به زلزله زدگان، حفاظت از اماكن رفع فقر و محرومیت، مبارزه با فساد و تبعیض كه مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری است.

هم اكنون بسیج روز به روز به پشتوانه توكل به خدا و یاری امام زمان(عج) در حال خدمت صادقانه  به كشور عزیز خود می باشند و طبق فرمایش رهبر عزیز كشورمان كه فرمودند: «باید روحیه معرفت بسیجی فراگیر بشود و بتواند بار سنگینی را كه بر دوش دارد كه همان بار هدایت الهی و سعادت  انسانهاست به سر منزل برساند و بسیج تمام شدنی نیست» بنابراین بسیج هر روز درحال پیشرفت و خدمتگذاری به صورت آگاهانه می باشد.

با توجه به تبیین مفصلی که از ابعاد گوناگون جنگ نرم و مولفه های مختلف بسیج شد، این نیروی مردمی و پرشور می تواند در ابعاد ذیل در مقابله با توطئه های نرم دشمن موثر واقع شود:

١) در تبیین ابعاد مختلف این جنگ نرم برای نخبگان و توده های جامعه نقش فعالی را ایفا می نمایند چه در سطح دانشگاه و چه در سطح توده ی مردم.

٢) بسیج می تواند ابعاد مختلف این تهدید و جنگ را با اشراف کامل اطلاعاتی رصد و اقدامات پیشگیرانه ای را بر روی نوع تهدید و زمان وقوع آن تعبیر نماید.

٣) بسیج با همکاری هنرمندان متعهد می تواند با استفاده از ابزارهای هنری همچون بازی های رایانه ای و انیمیشن، فیلم سازی و ادبیات به مقابله با این جنگ به پا خیزد (اهمیت این مبحث از آن روست که امروز شاهد گسترش هجمه نرم دشمن در همه ابعاد سنی جامعه ایران اسلامی هستیم).

۴) از آنجا که در جنگ نرم رسانه مهم ترین ابزار جنگی است بنابراین بسیج با همکاری کارشناسان رسانه ای می تواند به مبارزه با این جنگ نرم اقدام نماید.

۵) از آنجا که هدف نهایی دشمن در جنگ نرم استحاله فکری و فرهنگی و اعتقادی نخبگان و مردم است بنابراین هدف مبارزه در این جنگ نیز باید منجر به جلوگیری از یک استحاله فکری و فرهنگی و اعتقادی گشته و باید برنامه ریزی منسجم در بسیج این جایگاه اعتقادی افزایش یابد.

۶) بصیرت دهی برای مقابله با این جنگ نرم به اقشار مختلف جامعه نیز یکی از راهکارهای مبارزه با جنگ نرم در بسیج است که در این راه انسجام نیروهای بسیجی و حضور مداوم در مباحث پایگاههای مقاومت می تواند موفقیت های چشمگیری به همراه داشته باشد.

٧) یکی از اهداف دشمنان انقلاب اسلامی در جنگ نرم ایجاد فاصله بین رهبران انقلاب با مردم است. بسیج با تبیین به موقع فرمایشات رهبری معظم انقلاب می تواند برای مقابله با این توطئه وارد عمل شود، چرا که تنها راه شکست بن بست ها ، توجه به فرمایشات ولایت فقیه به عنوان عامل وحدت بخش جامعه اسلامی است.



:: موضوعات مرتبط: نقش بسیج در رویارویی با جنگ نرم , ,
:: بازدید از این مطلب : 385
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد